مهریه اش را رسول خدا 500 درهم قرار داد ولی خود او راضی نبود. می گفت: مهریه ام کم است. وقتی به او گفتند چه می خواهی؟ فرمود: «مهریه مرا شفاعت از گنهکاران قرار دهید.« جبرئیل نازل شد، کاغذی همراه خود داشت. در آن نوشته شده بود: «حضرت، حق مهریه فاطمه را شفاعت از گنهکاران قرار داد.» فاطمه وصیت کرد این کاغذ را هنگام وفاتش بر روی سینه اش بگذارند.
نگران نباش.....
حال من خوب است.......
بزرگ شده ام........
دیگر انقدر کوچک نیستم......
که در دلتنگی هایم گم شوم !
آموخته ام........
که این فاصله ی کوتاه
بین لبخند و اشک.....
نامش زندگیست !
آموخته ام.......
که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود.
راستی.......
دروغ گفتن را هم خوب یاد گرفته ام.......
حال من خوب است.......
"خــــــــــــوب خــــــــــــــــــوب"
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
اصل مطلب و آدرس
aslematlab.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.